در گوشهای از شمال ایران، جایی میان جنگلهای کهن هیرکانی، دامنههای سبز البرز، سواحل درخشان خزر و روستاهایی با هزاران سال قدمت، ثروتی نهفته است که میتواند سرنوشت اقتصادی یک استان را متحول کند: گردشگری. اما آنچه امروز دیده میشود، بیشتر از آنکه تصویر توسعه باشد، نمایش تلخی از فرصتسوزی، بیتدبیری و کمتوجهی است.
فرصتهایی که خاک میخورند
مازندران از نظر تنوع اقلیم، منابع طبیعی، جاذبههای تاریخی و فرهنگی، بیشک یکی از غنیترین استانهای کشور در حوزه گردشگری است. اما آیا در عمل نیز چنین است؟ چرا با وجود چنین ظرفیتی، سهم مازندران از صنعت گردشگری کشور ناچیز است؟ چرا همچنان هزاران جوان بیکار، در جستوجوی شغل، پشت درهای بسته ادارات سرگرداناند؟
سرمایهگذار میآید، میبیند، میرود...
سرمایهگذاری در گردشگری، نیازمند دلگرمی است. اما تجربه سرمایهگذاران خصوصی در مازندران، چیز دیگری میگوید. فرآیندهای طاقتفرسای اداری، عدم همراهی دستگاههای متولی، نبود شفافیت، و گاه حتی بیمیلی مسئولان، باعث شده بسیاری از طرحها پیش از آنکه به مرحله اجرا برسند، خاک بخورند یا از استان خارج شوند.
حتی زیرساختهای اولیه—از جاده و برق گرفته تا اینترنت و امنیت—در بسیاری از مناطق گردشگری استان یا وجود ندارد یا فرسوده و ناکارآمد است. چگونه میتوان از یک کارآفرین انتظار داشت در چنین شرایطی سرمایهگذاری کند؟
طبیعتی که فریاد میزند اما شنیده نمیشود
در سالهایی که کشورهای توسعهیافته، گردشگری را بهعنوان موتور محرک توسعه پایدار، اشتغالزایی و توزیع متوازن ثروت میشناسند، ما همچنان درگیر جلسات بینتیجه، بخشنامههای متناقض و شعارهای بیپشتوانهایم.
جنگلهای بکر، سواحل شنی، آببندانها، روستاهای هدف گردشگری، اقامتگاههای بومگردی، صنایعدستی، خوراک محلی، آیینها و فرهنگهای متنوع بومی... همه اینها میتوانند مازندران را به مقصدی جهانی تبدیل کنند. اما چه زمانی؟ و به دست چه کسانی؟
لزوم تغییر نگاه: از شعار به عمل
اگر امروز اقدامی نشود، فردا دیگر فرصتی برای جبران نخواهد بود. گردشگری صرفاً یک حوزه اقتصادی نیست؛ یک سبک زندگی است، فرصتی برای احیای روستاها، حفظ منابع طبیعی، جذب درآمدهای پایدار، و کاهش آسیبهای اجتماعی.
ضروری است که دولت، شوراها، استانداری، شهرداریها و نهادهای متولی، نه فقط در کلام، بلکه در عمل، از سرمایهگذاران و فعالان گردشگری حمایت کنند. مسیرهای قانونی باید شفاف، سریع و مشوقمحور باشد. بستههای حمایتی واقعی برای زیرساختها و کارآفرینان تعریف شود.
مازندران هنوز زنده است؛ طبیعتش، مردمش، امیدش. اما اگر بیتوجهی ادامه یابد، باید آماده باشیم در آیندهای نزدیک، فقط از "آنچه میتوانست باشد" یاد کنیم.
امروز، لحظه تصمیم است. آیا میخواهیم برای آیندهای روشن بجنگیم، یا تنها نظارهگر خاموش یک فرصت از دسترفته باشیم؟
محمود احمدی
مدیرمسئول