علیرغم عملیات روانی رسانههای معاند درست در زمانی که افکار عمومی نگران و تشنه اخبار پیرامون حمله رژیم صهیونیستی به ایران بودند، صداوسیما اقداماتی برای کنترل وضعیت و اطلاعرسانی صحیح انجام داد.
برخی به اشتباه معتقدند که مرجعیت رسانه خارج از مرزهای ایران است، اما در ساعات پایانی چهارم آبان و در حین عملیات روانی رسانههای معاند و دروغپراکنی پیرامون حمله رژیمصهیونیستی به ایران، شاهد یک ابتکار عمل جدید از رسانهملی بودیم؛ ابتکاری که بار دیگر جای هرگونه، اما و اگر پیرامون مرجعیت رسانه را کنار میزند.
درست در زمانی که افکارعمومی نگران و تشنه اخبار بود، صداوسیما اقداماتی برای کنترل وضعیت و اطلاعرسانی صحیح انجام داد. این رسانه با کاشتن دوربینهای متعدد در نقاط مختلف تهران و شهرهای دیگر، جریان زندگی را به مخاطبان نشان داد و توانست بار عملیات تکمیلی وترکیبی رسانههای نیابتی رژیمصهیونیستی را خنثی کند. رسانهملی تصاویر بازارترهبار تا ایستگاه راهآهن را بهصورت زنده به مخاطبان نشان داد تا روند عادی زندگی مردم به نمایش گذاشته شود.
این اقدام، نقش مؤثری در ایجاد آرامش میان مردم ایفا کرد و نشان داد که شایعات بیاساس هستند. این اقدام بهنگام رسانهملی، نه تنها اطمینان مردم را نسبت به وضعیت کشور افزایش داد، بلکه موجب شد تا جامعه از تصمیمگیریهای شتابزده و احساسی دوری کند. رسانهملی پیش از این نیز، تلاش کرده بوداخبار ووقایع مرتبط با تحولات منطقه رابهصورت رسمی ودقیق و بدون شتابزدگی پوشش دهد. این پوشش رسانهای توسط رسانههای برونمرزی نیزگزارش شدتاوضعیت روزمره زندگی درتهران، برای مردم جهان مخابره شود.
ماندن در ایستگاه مرجعیت
آنطور که از واکنشهای مختلف به این حادثه برمیآید، ابتکار عملی که رسانهملی در این حوزه انجام داد، بخش مهمی از اثبات مرجعیت رسانهای خود بود؛ کما اینکه درمدت اخیرهم، اخبار تنها درصورت داشتن پایههای رسمی، از این رسانه منعکس میشد. درنقطه مقابل، شبکه اینترنشنال درادامه کارویژه همیشگی خود برای عملیات روانی و جنگ ترکیبی، با دستفرمان خوف و وحشت مردم تهران، محتواهای متعددی را پخش کرد. برای هر شهروندی که روز گذشته در خیابانهای تهران قدم زده، بدیهی است که خبررسانی رسانههایی مثل اینترنشنال، فراتر از کارکرد خبری، به کارویژه خبرسازی رسیده است. برخی از این رسانهها درست مثل چند ماه اخیر به انتشار اخبار جعلی پرداخته و برخی دیگرهم، تلاش میکنند با ایجاد وحشت در میان مردم، آنها را نسبت به واقعیت و خبر درست، مردد کنند.
مقایسه دو عملیات رسانهای
اما در این میان، یک نکته مهم دیگر را باید در نظر داشت؛ عملیات رسانهای ایران در زمان اجرای وعده صادق ۱ و ۲ توانسته بود افراد مستقر در اراضی اشغالی رابه نیروهای رسانهای ورسانههای مستقل بدل کند. بسیاری از مردم غزه و اراضی اشغالی، دست به دوربین بردند تا اصابت موشکهای ایران به اهداف صهیونیستی رابرای مردم جهان ثبت کنند.
بازتاب گسترده این عملیات و ناموفقبودن بازدارندگی گنبد مثلا آهنین رژیمصهیونیستی، این رژیم را درعملیات رسانهای خود ناکام گذاشت. حالا و در تلاش رژیمصهیونیستی برای تعرض به خاک ایران، هیچ تصویر یا ویدئوی مشخصی که ثابت کند مناطق نظامی ایران یا نقاط مشابه آسیب دیدهاند، منتشر نشده یا دستکم قابل مقایسه با عملیات رسانهای ایران نیست.
کما اینکه سعید زیاد، تحلیلگر سیاسی الجزیره هم به ناموفقبودن پیوست رسانهای رژیم جعلی در حمله اخیر اشاره کرده و گفته است: تاکنون تصویری از حمله اسرائیل مانند تصاویر وعده صادق ۱ و ۲ندیدیم که گویای شکست رسانهای ونظامی این حمله است. معلوم شد زور نیروی هوایی اسرائیل فقط به چادر آوارگان، بیمارستانها و خانه مردم میرسد. اذعان این فرد، تنها یکی از دهها صحبتی است که در این یک روز منتشر شده تا دو عملیات رسانهای با هم مقایسه شود. درچنین شرایطی است که رسانهملی فراترازعملکرد همیشگی خود و با یک ابتکار، به یک نبرد رسانهای و ترکیبی تمامعیار رفته تا درست در لحظهای که شبکههای معاند در تلاش برای نمایش ناآرامی در جامعه هستند، تصاویر واقعی از بطن زندگی هرروزه منتشر کند.