سرمایهگذار فراری؛ مازندران قربانی شعارهای توخالی/ فرش قرمز در حرف، طناب دار در عمل!
در مازندران، مسئولان از «حمایت از سرمایهگذار» دم میزنند، اما در عمل، سرمایهگذاران یا منصرف میشوند، یا فراری. از جلسات بینتیجه تا بروکراسی خستهکننده، گویی سیستم نه برای تسهیل سرمایهگذاری، بلکه برای فراری دادن آن طراحی شده! این یادداشت، نگاهی دارد به یکی از مهمترین چالشهای توسعه مازندران.
شکاف میان حرف و عمل
سالهاست که «جذب سرمایهگذار» کلیدواژهی ثابت جلسات توسعه در مازندران شده. اما آیا واقعاً حمایت میشود؟ تجربه نشان داده نهتنها حمایتی در کار نیست، بلکه در بسیاری موارد، موانعی ایجاد میشود که عملاً سرمایهگذار را پشیمان، مأیوس و فراری میکند. کافیست پای صحبت چند سرمایهگذار بنشینید تا عمق این فاجعه را درک کنید.
شعارهایی که تبدیل به ضدتبلیغ شدهاند
«ما فرش قرمز زیر پای سرمایهگذار پهن میکنیم!» جملهای که بارها از زبان استانداران، فرمانداران و مدیران شنیدهایم. اما تجربه عملی سرمایهگذاران نشان میدهد که این «فرش قرمز» بیشتر شبیه فرشی از مینهای قانونی، تلههای اداری، و سنگاندازیهای مدیریتیست.
وقتی شعارها با عمل همراه نباشند، نهتنها کارکرد ندارند، بلکه اثر معکوس دارند. شعارهای بیپشتوانه، انتظارات را بالا میبرند، اما عملکرد ضعیف، سرمایهگذار را دلسردتر میکند. نتیجه؟ سرمایهگذاری که روزی با امید وارد استان شده بود، حالا تبدیل به یک منتقد دلسوخته است.
بوروکراسی اداری؛ باتلاقی برای سرمایهگذار
یکی از بزرگترین موانع سرمایهگذاری در مازندران، بروکراسی طاقتفرسای اداریست.
از گرفتن یک استعلام ساده تا مجوز نهایی بهرهبرداری، گاه ماهها و حتی سالها طول میکشد. رفتوآمدهای بیپایان به ادارات، برخوردهای غیرحرفهای برخی کارمندان، نامهنگاریهای تکراری، امضاهای چندمرحلهای، و بلاتکلیفی در تصمیمگیری، عملاً سرمایهگذار را به بنبست میکشاند.
در مواردی دیده شده یک سرمایهگذار برای احداث یک مجموعه گردشگری، بیش از ۲۰ مجوز از نهادهای مختلف نیاز دارد؛ از منابع طبیعی تا محیط زیست، از آب و برق تا شهرداری و...
این حجم از پیچیدگی، برای کسی که قرار است سرمایه و اشتغال بیاورد، بیشتر شبیه مجازات است تا تشویق.
نتیجه؟ فرار سرمایهگذار از مازندران
سرمایهگذار با پول، انگیزه و ایده میآید، اما با ناامیدی، ضرر و تجربهای تلخ، استان را ترک میکند.
در استانهای دیگر، مسئولان برای حفظ سرمایهگذار، از تمام ظرفیتها استفاده میکنند. اما در مازندران، گاه سرمایهگذار نهتنها حمایتی نمیبیند، بلکه احساس میکند در حال مبارزه با یک سیستم فرساینده است.
کافیست مقایسه کنیم با استانهایی مانند فارس، یزد یا کرمان؛ جایی که مسیر مجوزها شفاف، پاسخگویی سریع، و دستگاهها هماهنگ هستند.
نتیجه؟ پروژههایی که در مازندران متوقف یا نیمهکاره رها شدهاند، در آن استانها به بهرهبرداری رسیدهاند.
اگر برخی مسئولان نبودند...
این بخش از ماجرا شاید تلخترین باشد؛ گاهی نه تنها حمایتی از سوی دستگاههای دولتی نمیشود، بلکه همانها مانع اجرای پروژهاند.
برخی مسئولان، نه تنها تسهیلگر نیستند، بلکه با بیتفاوتی، عدم پاسخگویی، یا حتی اعمال سلیقهای قوانین، عملاً پروژه را به زمین میزنند.
سرمایهگذار گاه میگوید: "ای کاش فقط مزاحم نمیشدند!"
این جمله، هشدار است؛ نشانهای از اینکه حضور برخی مسئولان، نه تنها سود ندارد، بلکه ضرر دارد.
راهکارهای پیشنهادی: به استاندار مازندران
1. تشکیل ستاد دائمی حمایت از سرمایهگذاری با اختیارات اجرایی مشخص، اعضای متخصص، و پاسخگویی شفاف به سرمایهگذاران.
2. تفویض اختیار به فرمانداران و مدیران شهرستانی برای تسریع در روند صدور مجوزها و رفع موانع محلی.
3. ایجاد «پنجره واحد خدمات سرمایهگذاری» آنلاین با پیگیری سریع و حذف فرآیندهای تکراری.
4. نظارت دورهای بر عملکرد ادارات مرتبط با سرمایهگذاری و برخورد قانونی با موانعتراشان.
5. تدوین مشوقهای ویژه برای سرمایهگذاران فعال در حوزههای اولویتدار مانند گردشگری، کشاورزی و صنایع دانشبنیان.
6. واکنش سریع رسانهای و میدانی به مشکلات سرمایهگذاران؛ شنیدن، پیگیری و پاسخ دادن، خودش مهمترین حمایت است.
مازندران ظرفیتهای عظیمی برای سرمایهگذاری دارد؛ از جنگلهای هیرکانی تا سواحل بینظیر، از نیروی انسانی جوان تا بازار پرتقاضا. اما اگر این فرصتها در مسیر سخت و پُرمشقت سرمایهگذاری دفن شوند، توسعه فقط یک واژه خواهد ماند.
استاندار محترم! تا وقتی که سرمایهگذار احساس امنیت، احترام و همراهی نکند، نه تنها سرمایه نمیآورد، بلکه سرمایههای موجود هم فراری میشوند.
شعارها کافیست. اکنون زمان عمل است.
محمود احمدی
مدیرمسئول