تاریخ :1404/01/30 7:34 AM
دانشگاه‌های بی‌مأموریت؛ جوانان بی‌مهارت/ لزوم بازنگری در نظام آموزش عالی با محوریت استان‌گرایی و مهارت‌گرایی
مازندران، سرزمینی با کوه، جنگل، دریا و دشت‌های حاصلخیز، در دل خود هزاران دانشجو و ده‌ها مرکز آموزش عالی را جای داده است. اما سؤال اینجاست: چرا با وجود این ظرفیت عظیم، همچنان با بحران بیکاری، مهاجرت نخبگان، و سردرگمی جوانان مواجه‌ایم؟ چرا دانشگاه‌ها هنوز نتوانسته‌اند پیوندی معنادار میان دانشجوی دیروز و کارآفرین یا متخصص امروز برقرار کنند؟ واقعیت این است که نظام آموزش عالی ما هنوز از مأموریت‌گرایی، مسأله‌محوری و مهارت‌آموزی فاصله دارد.

نظام آموزش عالی ایران، به‌ویژه در استان‌هایی چون مازندران، بیشتر بر آموزش نظری متمرکز بوده تا مهارت‌آموزی. در طول دهه‌های اخیر، شاهد رشد قارچ‌گونه دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی بدون توجه به نیازهای منطقه‌ای و بدون تدوین مأموریت‌های مشخص بوده‌ایم. اکثر رشته‌های تحصیلی در دانشگاه‌ها بر اساس الگوهای سراسری و کلیشه‌ای ایجاد شده‌اند، بی‌آنکه نگاهی به نیاز بازار کار استان یا استعدادهای جغرافیایی و اقتصادی آن شود.

در همین مازندران، استانی که قطب کشاورزی، گردشگری، منابع طبیعی و دریایی کشور محسوب می‌شود، بسیاری از دانشگاه‌ها رشته‌هایی را ارائه می‌دهند که نه‌تنها بازار کاری برای آن‌ها در استان وجود ندارد، بلکه عملاً منجر به تولید انبوهی از فارغ‌التحصیلان بیکار یا مهاجر می‌شوند. از سوی دیگر، رشته‌هایی که می‌توانند موجب توسعه پایدار منطقه شوند – مانند مدیریت منابع طبیعی، کشاورزی هوشمند، گردشگری بومی‌محور، یا صنایع خلاق فرهنگی – یا به‌اندازه کافی گسترش نیافته‌اند یا بدون پیوند با بازار و صنعت باقی مانده‌اند.

اهمیت دانشگاه‌های مأموریت‌گرا: 
دانشگاه مأموریت‌گرا دانشگاهی است که بر اساس نیازهای واقعی منطقه و جامعه تعریف می‌شود، نه صرفاً بر پایه مدل‌های تئوریک و کلی. چنین دانشگاهی مأموریت خود را در حل مسائل بومی، تربیت نیروهای متخصص موردنیاز منطقه و پیوند با صنعت و بازار تعریف می‌کند. در مدل دانشگاه مأموریت‌گرا، رشته‌های تحصیلی، محتوای آموزشی، و حتی نحوه جذب دانشجو بر اساس اولویت‌های منطقه‌ای و ملی طراحی می‌شود.

در جهان امروز، دانشگاه‌ها دیگر صرفاً جایگاهی برای انتقال محفوظات علمی نیستند. آن‌ها باید کنشگر توسعه، تحول‌آفرین در جامعه، و پاسخ‌گو به نیازهای واقعی مردم باشند. دانشگاه مأموریت‌گرا می‌تواند با تربیت نیروهای مهارت‌محور، راه‌اندازی هسته‌های پژوهشی مسئله‌محور، و ایجاد تعامل با نهادهای اجرایی و صنعتی، به رکن اصلی توسعه منطقه تبدیل شود.

مازندران؛ استانی با ظرفیت بالا، اما بی‌نقشه راه: مازندران با داشتن منابع طبیعی متنوع، موقعیت ممتاز جغرافیایی، ظرفیت‌های گردشگری بی‌نظیر، و پیشینه‌ای غنی در کشاورزی، جنگل‌داری، و صنایع‌دستی، می‌تواند یکی از پیشروترین استان‌ها در توسعه دانشگاه‌های مأموریت‌گرا باشد. اما در عمل، بسیاری از دانشگاه‌های این استان هنوز بر پایه مدل‌های سنتی فعالیت می‌کنند. جذب دانشجو در رشته‌هایی بدون چشم‌انداز اشتغال، بی‌توجهی به آموزش‌های فنی و مهارتی، و نبود ارتباط مؤثر بین دانشگاه و نهادهای اجرایی، تنها بخشی از این چالش‌هاست.

برای نمونه، در حالی که استان با کمبود نیروی ماهر در حوزه کشاورزی نوین یا گردشگری پایدار روبه‌روست، تمرکز آموزش عالی همچنان بر رشته‌های غیرکاربردی است. همچنین دانشگاه‌ها در استفاده از ظرفیت‌های طبیعی استان برای پروژه‌های علمی-کاربردی، تربیت کارآفرینان محلی، و تولید دانش بومی کمتر موفق بوده‌اند. فقدان نقشه راه مشخص برای دانشگاه‌های استان، موجب شده تا هر دانشگاه مسیری جداگانه و جزیره‌ای طی کند.

پیشنهادها و راهکارها:

1. تدوین سند آمایش آموزش عالی استان: این سند باید بر پایه نیازهای منطقه، ظرفیت‌های جغرافیایی، و مزیت‌های نسبی مازندران تهیه و اجرا شود. تعیین مأموریت برای هر دانشگاه بر اساس این سند، نقطه آغاز اصلاح است.

2. توسعه رشته‌های مهارت‌محور و بین‌رشته‌ای: رشته‌هایی چون گردشگری سلامت، کشاورزی دقیق، صنایع خلاق دیجیتال، جنگلداری پایدار و مدیریت بحران‌های محیط‌زیستی می‌توانند آینده‌ساز باشند.

3. ارتباط نظام‌مند دانشگاه با صنعت، کشاورزی و گردشگری: از طریق قراردادهای پژوهشی، دوره‌های کارورزی واقعی، و حمایت از پایان‌نامه‌های کاربردی.

4. اصلاح نظام جذب و هدایت دانشجو: باید هدایت تحصیلی در مدارس و جذب در دانشگاه‌ها بر اساس نیازهای منطقه و آینده بازار کار صورت گیرد.

5. حمایت از کارآفرینی دانشگاهی و مراکز رشد: دانشگاه‌ها باید به پایگاه‌های خلق کسب‌وکارهای نوآورانه در حوزه‌های بومی تبدیل شوند.

6. ارتقای کیفیت به جای کمیت: توسعه کمی دانشگاه‌ها باید متوقف و تمرکز بر ارتقای کیفیت، اثربخشی، و توان حل مسئله باشد.

مازندران و استان‌های مشابه، برای رسیدن به توسعه متوازن، نیازمند بازتعریف نقش دانشگاه‌ها هستند. دانشگاه بدون مأموریت، صرفاً کارخانه تولید مدرک است و جوان بی‌مهارت، ناگزیر از مهاجرت یا بیکاری. نظام آموزش عالی باید از نگاه متمرکز و پایتخت‌محور فاصله بگیرد و به سمت استان‌گرایی هوشمند و توسعه‌محور حرکت کند. مسئولان، رسانه‌ها و افکار عمومی باید خواهان این تغییر باشند؛ تغییری که اگر امروز آغاز نشود، فردای استان را از دست خواهیم داد.

دانشگاه مأموریت‌گرا، نه فقط یک شعار، بلکه ضرورتی است برای نجات جوانان، توسعه استان، و آینده کشور.

محمود احمدی
مدیرمسئول