ارتباط دو جانبه دانشجویان به مثابه نخبگان بیدار و آگاه و بدون تعلق و وابستگی امت به امام و رهبر دینی در ابتدای انقلاب باعث شد كه بسیاری از مسائل كشور به صورت دو جانبه با رهنمود امام و اقدام آگاهانه امت سامان بیابد. جهاد سازندگی، انقلاب فرهنگی، انقلاب اسلامی، تشكیل نهادهای انقلابی، نوع مواجهه با مرتدین بعد از لایحهی قصاص، همه و همه نمونهای از این امر بود. اما شاخصترین مورد در این مسئله، فتح لانهی جاسوسی بود. زمانی كه امام راحل در دهم آبان خواستار این شد كه دانش آموزان، دانشگاهیان ومحصلین علوم دینی باقدرت تمام،حملات خود را علیه امریكا و اسرائیل گسترش دهند، دانشجویان با تبدیل این رهنمود به عملیات، بر اساس شرایط روز كشور و تحلیل خویش به این نتیجه رسیدند كه باید اقدام عملی علیه آمریكا به عنوان منبع توطئه و غارت در كشور صورت بپذیرد. با بحث در این مورد لانهی جاسوسی انتخاب شد و دانشجویان برای فتح آن برنامه ریزی كردند. این برنامه كه با عدم همراهی عدهای از بدنهی دانشجویان حزب اللهی به دلیل ضعف تحلیلها یا عدم درك اولویتها مثل طرح اولویت فتح سفارت روسیه مواجه شد، باعث شد تا بخشی از بدنهی انجمنهای اسلامی (به عنوان مهمترین و تنها جایگاه دانشجویان مسلمان و انقلابی و حزب اللهی در آن زمان)كه بیشتر آنها از سه دانشگاه تهران، شریف و امیركبیر تشكیل میشدند به فتح مسالمت آمیز سفارت امریكا اقدام كردند و در بیانیهای خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نامیدند. امام راحل نیز كه بعد از فتح سفارت از اقدام دانشجویان مطلع شدند به حمایت از این مسئله همت گماشتند و آنان را به ماندن در سفارت ترغیب كردند.
توجه دانشجوی مسلمان آن روز به مهمترین عنصر گفتمان و خط امام و اسلام ناب یعنی استكبارستیزی و تولی و تبری و درك صحیح اولویتها بر اساس اهداف و جهت گیریهای تعیین شده به وسیله رهبری دینی و عدم گرفتار تحلیلهای منحرف كننده و توجیهی و از حیّز انتفاع خارج كنندهی حرف رهبری موجب شد تا این اقدام تاریخ ساز صورت بگیرد كه به تعبیر امام راحل انقلاب دوم نام گرفت و تعداد رسانههای خبری كه از سراسر دنیا برای بازتاب این حركت امت به كشور سرازیر شد حتی از انقلاب اول نیز فراتر رفت.
دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بادرگیر نشدن در دعواهای جناحی و توجه تنها به جهت گیریهای امام امت و بدون منتظر ماندن برای ایفای نقش توسط نهادهای مسئول با درك مسئولیت تاریخی خویش نمادی از اقدام دو جانبه امام و امت بر اساس چارچوبهای دینی و گرفتار نشده در حصار دیوان سالاریهای خسته و زمین گیر به نمایش گذاشتند. از سوی دیگر با ابتكارات در چارچوب آن اصول پیام دینی مردمی انقلاب را به همه عدالتخواهان، حق طلبان و آزادی خواهان دنیا رساندند.
دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با پای مردی و اداره مستقیم لانه جاسوسی ضمن همكاری با نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران و توجه به نهادهای قانونی دولت و مجلس در چارچوب رهنمودهای رهبری دینی، نمونهای از اثرگذاری مستقل مردمی دانشجویی را به نمایش گذاشتند و با این تبعیت از ولایت، استكبار ستیزی و پیش گامی در میان امت اسلامی در ایران و جهان اسلام و سراسر دنیا به نمونهای تبدیل شدند. گرچه اینحركت از نقد و اقدامات بعضی از افراد كه بعضاً در رأس آن بودند بری نیست، اما عدم درگیر شدن آن در دعواهای روزمره جناحی آن دوره موجب تبدیل آن به یك نمونهی بی بدیل شد.
سر انجام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با برگزاری كنگرهای برای درگیر نشدن در معادلات جناحی و عدم موازی كاری با نهادهای اسلامی فراگیر دانشجویی و مردمی نظیر انجمنهای اسلامی كه در آن روز تنها مكان تجمع نیروهای دانشجوی انقلابی بودند، به انحلال خویش اقدام كردند. نزدیك به 400 دانشجوی فاتح لانه بعدها از گرایشات مختلف سیاسی، جناحی و علمی و فرهنگی دچار شدند و حتی بعضی از آنها به توبه از گذشته خویش و پریدن در دام و آغوش اسیران دیروز خویش همت گماشتند. حدود 30 تن از اعضای حاضر در لانه نیز در جنگ تحمیلی و ترورهای شهری به شهادت رسیدند. این تجربه نشان داد كه انقلابی شدن در یك دوره امكان پذیر است اما جهاد اكبر و انقلابی ماندن در طول زندگی بر اساس عمل در چارچوب رهنمودهای رهبری دینی ضامن سلامت جریانهای فكری و سیاسی است.
برهمین اساس شاید بتوان گفت كه دانشگاه تنها فرصت رد كردن یك مقطع آموزشی دیگر نیست، فرصتها و وظایف دیگری را بسته به شرایط سنی و دورهی خاص زندگی برای انسان فراهم میكند، كه نه محیط آموزشی بستهی دورههای پیشین تحصیلی با قواعد مبتنی بر اطاعت صرفاً از یك سری آیین نامههای خشك را دارد و نه الزامات و وابستگیهای دورهی آتی زندگی یك انسان به كار و... در آن موجود است. این شرایط فرصت رشد در حوزههای مختلف علمی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و هم چنین عمل به وظایف اجتماعی نسبت به جامعه را فراهم میكند كه در هیچ یك از شرایط پیشین و پسین موجود نیست.
فرصت رشد درك و تحلیل از شرایط جامعه و دنیا پیدا كردن و از طرفی نقش آفرینی آزادانه در این شرایط از ویژگیهای این دورهی حیات انسانی است. فرصت یافتن و درك آرمانها و از آن مهمتر زندگی آرمانخواهانه و تلاش برای تحقق این آرمانها در دانشگاه و جامعه و جهان فرصتی است كه بیش از همه در این دوره فراهم است. دانشجو میتواند و چه بسا باید از این فرصت برای درك آرمانهایی هم جون تمدن اسلامی، ابرقدرتی كشور، احیای فرهنگ بومی، تولید عدالتخواهی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و... تلاش كند، و هم تلاش كند زیستی مبتنی بر این افقها برای خود ترسیم كند و هم به سراغ جامعه و حكومت و دولت و دنیا رفته و برای تحقق این اهداف تلاش كند. هم ابعادی فراتر از متون رایج درسی را پی بگیرد و هم جامعه و دنیا و دولت را به این سو بكشاند.
این نقش بی بدیل یعنی آرمان خواهی و مطالبهی آرمانها و زیست آرمانی بی تعلقهای رایج و روزمرگی نه تنها غیر قابل تكرار و شدنی كه ضروری حفظ جامعه است و پمپاژ آرمان و امید و تلاش برای تحقق آنها و عدم افتادن حكومت و جامعه به روزمرگی و یاس و پذیرش وضعیت موجود كشور و نظام نابرابر جهانی از همین نقطه میگذرد؛ و عدم تحقق آن كج كاركردیهای متعددی را نصیب جامعه و حكومت میكند.
این كه مهمترین سندهای افتخار جامعه و حكومت ما حركتهای آرمانخواهانه ی این چنینی است كه از دانشگاه و دورهی دانشجویی جوشیده خود سند همین امر است. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، یك تجربه مثبت است كه در طول چند دهه گذشته به صورت معدود و محدود تكرار شده است تجربههایی مانند جنبش دفاع از استقلال و تبدیل انرژی هستهای به مطالبهی عمومی و مبارزه با آپارتاید علمی، نهضت عدالتخواهی و آزاد اندیشی، تحصن فرودگاه مهرآباد، حركتهای جهادی نمودی از این حركت است كه میتوان با شاخصهای خود جوش بودن، ضد استكباری و عدالتخواهانه بودن، در چارچوب رهنمودهای رهبری دینی بودن، درگیر نماندن در حصار مجادلات سیاسی روزمره، و بر اساس تكلیف دینی بودن را از ویژگیهای بارز و شباهتهایانها مقایسه با حركت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام دانست.
ارتباط دو جانبه دانشجویان به مثابه نخبگان بیدار و آگاه و بدون تعلق و وابستگی امت به امام و رهبر دینی در ابتدای انقلاب باعث شد كه بسیاری از مسائل كشور به صورت دو جانبه با رهنمود امام و اقدام آگاهانه امت سامان بیابد. جهاد سازندگی، انقلاب فرهنگی، انقلاب اسلامی، تشكیل نهادهای انقلابی، نوع مواجهه با مرتدین بعد از لایحهی قصاص، همه و همه نمونهای از این امر بود. اما شاخصترین مورد در این مسئله، فتح لانهی جاسوسی بود. زمانی كه امام راحل در دهم آبان خواستار این شد كه دانش آموزان، دانشگاهیان ومحصلین علوم دینی باقدرت تمام،حملات خود را علیه امریكا و اسرائیل گسترش دهند، دانشجویان با تبدیل این رهنمود به عملیات، بر اساس شرایط روز كشور و تحلیل خویش به این نتیجه رسیدند كه باید اقدام عملی علیه آمریكا به عنوان منبع توطئه و غارت در كشور صورت بپذیرد. با بحث در این مورد لانهی جاسوسی انتخاب شد و دانشجویان برای فتح آن برنامه ریزی كردند. این برنامه كه با عدم همراهی عدهای از بدنهی دانشجویان حزب اللهی به دلیل ضعف تحلیلها یا عدم درك اولویتها مثل طرح اولویت فتح سفارت روسیه مواجه شد، باعث شد تا بخشی از بدنهی انجمنهای اسلامی (به عنوان مهمترین و تنها جایگاه دانشجویان مسلمان و انقلابی و حزب اللهی در آن زمان)كه بیشتر آنها از سه دانشگاه تهران، شریف و امیركبیر تشكیل میشدند به فتح مسالمت آمیز سفارت امریكا اقدام كردند و در بیانیهای خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نامیدند. امام راحل نیز كه بعد از فتح سفارت از اقدام دانشجویان مطلع شدند به حمایت از این مسئله همت گماشتند و آنان را به ماندن در سفارت ترغیب كردند.
توجه دانشجوی مسلمان آن روز به مهمترین عنصر گفتمان و خط امام و اسلام ناب یعنی استكبارستیزی و تولی و تبری و درك صحیح اولویتها بر اساس اهداف و جهت گیریهای تعیین شده به وسیله رهبری دینی و عدم گرفتار تحلیلهای منحرف كننده و توجیهی و از حیّز انتفاع خارج كنندهی حرف رهبری موجب شد تا این اقدام تاریخ ساز صورت بگیرد كه به تعبیر امام راحل انقلاب دوم نام گرفت و تعداد رسانههای خبری كه از سراسر دنیا برای بازتاب این حركت امت به كشور سرازیر شد حتی از انقلاب اول نیز فراتر رفت.
دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بادرگیر نشدن در دعواهای جناحی و توجه تنها به جهت گیریهای امام امت و بدون منتظر ماندن برای ایفای نقش توسط نهادهای مسئول با درك مسئولیت تاریخی خویش نمادی از اقدام دو جانبه امام و امت بر اساس چارچوبهای دینی و گرفتار نشده در حصار دیوان سالاریهای خسته و زمین گیر به نمایش گذاشتند. از سوی دیگر با ابتكارات در چارچوب آن اصول پیام دینی مردمی انقلاب را به همه عدالتخواهان، حق طلبان و آزادی خواهان دنیا رساندند.
دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با پای مردی و اداره مستقیم لانه جاسوسی ضمن همكاری با نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران و توجه به نهادهای قانونی دولت و مجلس در چارچوب رهنمودهای رهبری دینی، نمونهای از اثرگذاری مستقل مردمی دانشجویی را به نمایش گذاشتند و با این تبعیت از ولایت، استكبار ستیزی و پیش گامی در میان امت اسلامی در ایران و جهان اسلام و سراسر دنیا به نمونهای تبدیل شدند. گرچه اینحركت از نقد و اقدامات بعضی از افراد كه بعضاً در رأس آن بودند بری نیست، اما عدم درگیر شدن آن در دعواهای روزمره جناحی آن دوره موجب تبدیل آن به یك نمونهی بی بدیل شد.
سر انجام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با برگزاری كنگرهای برای درگیر نشدن در معادلات جناحی و عدم موازی كاری با نهادهای اسلامی فراگیر دانشجویی و مردمی نظیر انجمنهای اسلامی كه در آن روز تنها مكان تجمع نیروهای دانشجوی انقلابی بودند، به انحلال خویش اقدام كردند. نزدیك به 400 دانشجوی فاتح لانه بعدها از گرایشات مختلف سیاسی، جناحی و علمی و فرهنگی دچار شدند و حتی بعضی از آنها به توبه از گذشته خویش و پریدن در دام و آغوش اسیران دیروز خویش همت گماشتند. حدود 30 تن از اعضای حاضر در لانه نیز در جنگ تحمیلی و ترورهای شهری به شهادت رسیدند. این تجربه نشان داد كه انقلابی شدن در یك دوره امكان پذیر است اما جهاد اكبر و انقلابی ماندن در طول زندگی بر اساس عمل در چارچوب رهنمودهای رهبری دینی ضامن سلامت جریانهای فكری و سیاسی است.
برهمین اساس شاید بتوان گفت كه دانشگاه تنها فرصت رد كردن یك مقطع آموزشی دیگر نیست، فرصتها و وظایف دیگری را بسته به شرایط سنی و دورهی خاص زندگی برای انسان فراهم میكند، كه نه محیط آموزشی بستهی دورههای پیشین تحصیلی با قواعد مبتنی بر اطاعت صرفاً از یك سری آیین نامههای خشك را دارد و نه الزامات و وابستگیهای دورهی آتی زندگی یك انسان به كار و... در آن موجود است. این شرایط فرصت رشد در حوزههای مختلف علمی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و هم چنین عمل به وظایف اجتماعی نسبت به جامعه را فراهم میكند كه در هیچ یك از شرایط پیشین و پسین موجود نیست.
فرصت رشد درك و تحلیل از شرایط جامعه و دنیا پیدا كردن و از طرفی نقش آفرینی آزادانه در این شرایط از ویژگیهای این دورهی حیات انسانی است. فرصت یافتن و درك آرمانها و از آن مهمتر زندگی آرمانخواهانه و تلاش برای تحقق این آرمانها در دانشگاه و جامعه و جهان فرصتی است كه بیش از همه در این دوره فراهم است. دانشجو میتواند و چه بسا باید از این فرصت برای درك آرمانهایی هم جون تمدن اسلامی، ابرقدرتی كشور، احیای فرهنگ بومی، تولید عدالتخواهی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و... تلاش كند، و هم تلاش كند زیستی مبتنی بر این افقها برای خود ترسیم كند و هم به سراغ جامعه و حكومت و دولت و دنیا رفته و برای تحقق این اهداف تلاش كند. هم ابعادی فراتر از متون رایج درسی را پی بگیرد و هم جامعه و دنیا و دولت را به این سو بكشاند.
این نقش بی بدیل یعنی آرمان خواهی و مطالبهی آرمانها و زیست آرمانی بی تعلقهای رایج و روزمرگی نه تنها غیر قابل تكرار و شدنی كه ضروری حفظ جامعه است و پمپاژ آرمان و امید و تلاش برای تحقق آنها و عدم افتادن حكومت و جامعه به روزمرگی و یاس و پذیرش وضعیت موجود كشور و نظام نابرابر جهانی از همین نقطه میگذرد؛ و عدم تحقق آن كج كاركردیهای متعددی را نصیب جامعه و حكومت میكند.
این كه مهمترین سندهای افتخار جامعه و حكومت ما حركتهای آرمانخواهانه ی این چنینی است كه از دانشگاه و دورهی دانشجویی جوشیده خود سند همین امر است. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، یك تجربه مثبت است كه در طول چند دهه گذشته به صورت معدود و محدود تكرار شده است تجربههایی مانند جنبش دفاع از استقلال و تبدیل انرژی هستهای به مطالبهی عمومی و مبارزه با آپارتاید علمی، نهضت عدالتخواهی و آزاد اندیشی، تحصن فرودگاه مهرآباد، حركتهای جهادی نمودی از این حركت است كه میتوان با شاخصهای خود جوش بودن، ضد استكباری و عدالتخواهانه بودن، در چارچوب رهنمودهای رهبری دینی بودن، درگیر نماندن در حصار مجادلات سیاسی روزمره، و بر اساس تكلیف دینی بودن را از ویژگیهای بارز و شباهتهایانها مقایسه با حركت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام دانست.