با توجه به تغییر نگرش وزارت علوم مبنی برکاربردی کردن دانشگاهها در تربیت دانشجویان انتظار است که مدیران اجرایی استان نقش بیشتری به دانشگاهها در تصمیم سازیها ارائه دهند.
در ارتباط با نقش دانشگاهها در تصمیم سازی و اقداماتی که میتوانند انجام دهند، دکتر موسی فرهادی معاون پژوهش و فناوری دانشگاه صنعتی نوشیرانی بابل که داری دکتری مهندسی مکانیک نیز است، در گفتگوی تفصیلی با وبگاه معاونت پژوهش و فناوری به این موضوعات پرداخت.
قبل از شروع گفت و گو بیان این نکته بسیار حائز اهمیت است که جامعه دانشگاهی علاقه جدی به توسعه استان مازندران بر اساس روشهای علمی داشته که در چند سال اخیر چندان به این نقش آفرینی توجه نشده است.
دکتر فرهادی اینگونه بحث را آغاز کرده است که پیش از بحث درباره نقش دانشگاهها در توسعه استانها باید یک مقایسهای درسطح کشور انجام شود. در بررسی کلی نقش دانشگاههای دررشد و توسعه استانهای مختلف کشور باید مورد بررسی و کاوش قرار گرفته و پس از آن به این سوال مهم پاسخ داد که در استان مازندران آیا دانشگاههای استان توانستند در این راستا نقش تعیین کننده ای داشته باشند؟
در پاسخ باید گفت به منظور رسیدن به این همدلی نیازمند ارتباطی منطقی، هدفمند و مستمر بین مدیران اجرایی و دانشگاههای استان می باشیم که متاسفانه این ارتباط تابحال بصورت مدون و برنامه ریزی شده وجود نداشته است.
ارتباط دانشگاه با صنعت یا ارتباط دانشگاه با مراکز اجرائی استان؟
فرهادی: به صورت کلی ارتباط تعریف شده ای وجود ندارد، برای تبین این مسئله اینگونه باید عنوان کرد که علت تاسیس دانشگاه در هر استان باید به صورت مشخص اعلام شود. دانشگاه قرار نیست تافته جدا بافته از زندگی مردم در هر استان باشد. یکی از کارکردهای دانشگاه در هر استان و منطقه باید به صورت مشخص، بر اساس پتانسیل های موجود چه از لحاظ جغرافیایی و نیروی انسانی بوده که در نهایت افزایش دانش علمی مردم همان منطقه و رشد و توسعه زیر ساخت های مرتبط با موضوعات متناسب را بدنبال داشته باشد. فلسفه ایجاد دانشگاه یک مدرسه بزرگتر نیست، یک فلسفه دانشگاه آموزش بوده و فلسفه دیگر آن پژوهش است. اما آیا این باور برای استفاده حداکثری و نظام مند از ظرفیت پژوهشی دانشگاهها در سطح استان مازندران وجود دارد ؟
بیاید به این صورت به این موضوع نگاه کنیم، در کدام نقطه از استان مازندران مردم نقش دانشگاه را به عنوان مرجع حل مسائل در زندگی خودشان دیده اند؟ بنده با قاطعیت اعلام میکنم که طی این چهل سال اگر نگوییم هیچکجا باید بگوییم بسیار اندک!!!، اصلا برای مردم عادی خیلی وجود دانشگاهها چندان حائز اهمیت نیست، چرا؟ این سوال مهمی است که بدان باید توجه ویژه ای شود.
عدم نگاه علمی به حل مسائل سبب شده تا ضمن از دست دادن زمان و هزینه های بسیار، گاها مشکلات گسترده ای نیز برای زندگی مردم بوجود آید. از این دست می توان به مدیدریت پسماند، مهار آبهای سطحی، بحث کم آبی و نکاتی بسیاری از این قبیل را نام برد.
نتیجه این کم توجهی به دانشگاهها توسط مسئولان اجرای چه تبعاتی دارد؟
فرهادی: زمینهای ایجاد میشود که قشر فکور جامعه با بدنه جامعه فاصله گرفته و توجه دانشگاهها به تولید علم معطوف گشته تا کاربردی کردن. این مسئله فاصله بین دانشگاه و صنعت را گسترش داده و عملا توان علمی استان در راستای حل مشکلات و مسائل منطقه متمکز نمی شود و در نهایت آسیب این کم توجهی بیشتر متوجه زندگی مردم خواهد شد. اوج این مسئله زمانی خود را نشان خواهد داد که مدیران اجرایی خودشان را نیازمند مشورت با دانشگاهها نبینند. اگر دانشگاه به عنوان قدرت فکری منطقه مطرح باشد و مردم این موضوع را باور کنند، آن موقع مسئوولان برای اینکه مسئوول بمانند حتما باید یک تیم مشورتی از دانشگاه داشته باشند و حجم رفت آمدهای اثر گذار مسئوولان به دانشگاهها افزایش مییابد.
نتیجه ارتباط قوی بین دانشگاه و مسئوولان اجرائی استان این میشود که دانشگاههای استان ماموریت گرا میشوند و در زمینه رفع مشکلات استان طرح و برنامه ارائه میدهند. نتیجه این تعامل مبارک تربیت فارغ التحصیلانی است که ضمن اشراف بر مسائل و مشکلات روز محیط اطرافشان، توانمندی ایجاد اشتغال را برای خود و دیگران دارند. این مفهوم کارآفرینی است.
آیا مواردی هست در کشور که از ظرفیت دانشگاهها استفاده شود؟
فرهادی: هرکجا کشور به دانشگاه اعتماد نموده و بستر مناسب را برای خدمت رسانی ایجاد کرده نتیجه درخور توجهی را کسب نموده است. بارزترین این ارتباط در صنایع دفاعی کشور است که امروزه شاهد رشد بسیار خیره کننده این صنایع در تمامی عرصه ها هستیم. دانشگاهها کارهای بسیاری را برای صنایع مختلف انجام داده اند. این موضوع در این استان نیز دارای نمونه های قابل ارائه ی بسیار است ولی دارای یکه سیستم منسجم برنامه ریزی شده نمی باشد تا بتواند به یک فرهنگ و جریان ملی تبدیل شود.
در استان مازندران مواردی وجود دارد که دانشگاه توانمندی حل معضل را داشته باشد اما مدیران اجرائی در این زمینه گام مناسبی برنداشتهاند؟
فرهادی: چند سال در استان مازندران بحث زباله وجود دارد؟ به نقل از یکی از مسئوولان نزدیک به هزار میلیارد تومان اعتبارات استان درطی این چند سال هزینه شده و هنوز این معضل هر روز شرایط وخیم تری پیدا میکند. در واقع این سرمایه ملی است که به هدر رفته و مردم استان همچنان با این مشکل دست بگریبان هستند. کدام مسول پاسخگو است که هزینه بر اساس کدام رویه علمی صورت گرفته و مستندات بررسی این کار کجاست؟ آیا مشکل استان در این مبحث حل شده؟ چرا حل نشده است؟ مسئوولان استانی پاسخ دهند از ظرفیت کدام دانشگاه در این حوزه استفاده کردهاند؟
متاسفانه زمانی که یک مشکل به یک بحران تبدیل می شود ( اصلاحا کارد به استخوان میرسد) تصمیمات خل الساعه، هیجانی و گاها به جهت اهداف سیاسی در استان مازندران گرفته می شود. جالب است برای علمی نشان دادن بعضی از امور نیز چند پروژه در اسناد بالادستی استان بصورت کلی تعریف شده و هزینه های بسیاری نیز پرداخت می شود که غالبا اگر هم نتایج قابل تاملی داشته باشند به مرحله اجرا و عمل نمی رسند و با تغییر مدیران استانی بکلی به فراموشی سپرده می شود. چیزی که عاید استان می شود تنها از دست رفتن زمان و هزینه است که گاهی اوقات صدمات جبران ناپذیری را بدنبال خواهد داشت.
آیا مصداق هم دارید در این ارتباط؟
فرهادی: بله. در ارتباط با طرح جامع مدیریت پسماند زباله برای شهرستان ساری اقدام به تهیه سند جامع با استفاده پتانسیل متخصصین دانشگاههای داخل و خارج استان در سال ۸۶-۸۷ گردید که متاسفانه در نهایت بر اساس نتایج آن طرح اقدامات اجرایی صورت نگرفت. طرح استفاده از زباله سوز در سایر مناطق استان مطرح شدکه متاسفانه بدرستی پیاده سازی نشده و نمونه اجرایی نیز بر اساس مشاهدات که قرار بر تولید برق از انرژی حاصل از سوختن زباله باشد که ظواهر امر بیانگر این مطلب نیست. در همین راستا مطالعات دیگری نیز بدون برنامه ریزی لازم و بدون توجه به تخصص تعدادی از مجریان برون سپاری شده که به نظر می رسد درنهایت نتیجه به اهداف مشخص و قابل اجرایی منتهی نمی شود. البته در بعضی از مناطق نیز به اهمیت نگاه علمی توجه شده که در آینده نزدیک امیدواریم شاهد نتیجه این همکاری با متخصصین دانشگاهی باشیم.
با توضیحات فوق این مسئله باید مورد توجه قرار گیرد که مسولین استان موظفند برای حل مشکلات استان سرمایهگذاری بلند مدت را در دانشگاههای هدف قرار داده و دانشگاهها نیز در بازه پنج ساله راه حل مناسب برای مسائل استان ارائه نموده و با ایجاد شرکتهای دانش بنیان که تنها راه حل ایجاد اشتغال می باشند طرح های پیشنهادی را اجرایی نمایند. این یک رویه آزموده شده در تمامی کشورهای موفق در عرصه صنعت و علم است.
در بحث پروسه عدم ارتباط بین دانشگاه و مدیران اجرائی شما چند درصد دانشگاهها را مقصر میدانید؟
فرهادی: ما برای اینکه متوجه شویم چه کسانی کوتاهی کردند، شما را ارجاع میدهم به این موضوع که دانشگاه بر اساس وظایفی که دارد عمل میکند. دانشکده صنعتی نوشیروانی سال ۸۷ از دانشگاه مازندران جدا شده و تبدیل به دانشگاه شده است، اگر دانشگاه و مدیران آنها در این مدت در انجام وظایف خودشان کوتاهی انجام میدادند در مدت کمتر از ۱۲سال به عنوان دانشگاه ممتاز و تراز اول ایران تبدیل نمیشد، پس در این زمینه کوتاهی نکردیم. البته وزارت علوم نیز در تعریف ماموریت دانشگاهها چندان بر اساس ماموریت محوری اقدام خاصی انجام نداده است.
این مسائلی را که مطرح میکنید، دانشگاه بر اساس وظایف خودش که در وزارت علوم داشته عمل کرده اما این موضوع چه ارتباطی برای حل مسئله منطقهای و استانی دارد؟
فرهادی: مطلب قبلی بیانگر توانمندی دانشگاه بوده و هر کجا از دانشگاه برای حل مسئله کمک خواسته شده و به دانشگاه اعتماد شده است نتیجه بسیار خوبی مطابق با توانمندی دانشگاه حاصل شده است. استان نیز از این امر مستثنی نبوده است. اما آیا همیشه درب دفتر مدیران اجرایی استان به روی استادان دانشگاه باز بوده است؟
چرا راه رسانه را در پیش نگرفتهاید؟
فرهادی: این موضوع هم بسیار خوب است، در استان مازندران همه به صورت جزیرهای عمل میکنیم به این صورت که رسانه کار خودش را انجام میدهد، مسئوولان اجرائی کار خودشان را انجام میدهند و ما هم به عنوان اساتید دانشگاه پیگیر امورات و وظایف خودمان هستیم. بسیاری از افراد دانشگاه را با کارخانه اشتباه می گیرند. ما ( دانشگاه) وظیفه اثبات فناوری را داریم، اما ساخت صنعتی توسط شرکتهای دانش بنیان باید انجام می شود که این مجموعهها در سایه ارتباط با دانشگاه ایجاد شدهاند.
دانشگاه به واسطه متخصصان خیلی خوب در هر رشته همیشه برای صنعت میتواند مشاور خوبی باشد، این موضوع بسیار مهم است اما در استان مازندران هیچ وقت دانشگاه درست در جای خودش به بازی گرفته نشده است. به عنوان نمونه مدیران استانی اعلام میکنند که مشکل زباله فلان منطقه را در مدت ۶ ماه حل و فصل کنید. آیا دانشگاه پیمانکار اجرایی است که در این زمینه ورود پیدا کند؟ دانشگاه به مدیران اجرائی اعلام میکند که با توجه به بنیه علمی بالا توانمندی طراحی اصولي حل معضل زباله را دانسته و می تواند در کنار مدیران محترم کمک قابل توجهی در پیاده سازی طرحها بصورت اصولی داشته، ولی متاسفانه این مشورتها از دانشگاه بندرت گرفته می شود. در اين قسمت نقش رسانه بسيار پررنگ است. متاسفانه تاكنون اخبار دانشگاه ها چندان مورد توجه رسانه ها به عنوان نقش تاثيرگذاردر زندگي مردم نبوده كه اين عدم توجه نيز به نوعي به مسولان اجرايي بر مي گردد كه نقشي اساسي براي دانشگاه ها در تصميم گيريهاي مسائل استاني قائل نبوده اند. لذا اميد است اين ارتباط بتواند هم جامعه و هم دانشگاهها را به سمت همدلي از يك سو و از سوي ديگر دانشگاهها را موظف به حل مسائل استاني به عنوان يك وظيفه ملي سوق دهد. دانشگاه صنعتي نوشيرواني بابل آمادگي كامل خويش را براي داشتند يك تعامل سازنده اعلام مي دارد.
سیاست گذاریها چه قدر در زمینه بکارگیري دانشگاهها در حوزه اجرائی اثر گذار است؟
فرهادی: بسیار موثر است،در این راستا مصادیق بسیاری وجود دارد. به عنوان نمونه در حوزه نانو با استفاده از سیاست حمایتی قوی توانستیم در ردیف ۱۰ کشور برتر دنیا قرار بگیریم و امروزه شرکتهای بسیاری در این حوزه تولید محصول نموده و حتی صادارت بسیاری نیز به کشورهای دنیا ازجمله کشورهای اروپایی داریم. این موضوع نشان میدهد سیاست های درست و نگاه بلند مدت به مسائل می تواند به نتایج شگفت انگیزی ختم شود. ذکر این نکته ضروری است که بزرگترین سرمایه یک کشور نیروی انسانی توانمند و جوان است که استان مازندران دارای برترین جایگاه در این زمینه است.
آیا ضعف ارتباط دانشگاه با رسانه را قبول دارید؟
فرهادی: بله، دانشگاه به کمک رسانه می تواند نقش اصلی خود را در استان بدست آورده و مردم استان نیز به جایگاه واقعی دانشگاه واقف خواهند شد. انتشار اخبار دست آوردهای علمی و عملی دانشگاهیان سبب افزایش غرور ملی خواهد شد.
بیایم اجرائی تر صحبت کنیم، شما مشکل استان را در چه چیزی میبینید؟
فرهادی: در استان مازندران سند و چشم انداز مناسبی برای ارتقا و توسعه وجود ندارد، سند مهمترین اصل است، سند که پشتوانه علمی داشته باشد در استان وجود ندارد، سند نویسی و آینده نگری مربوط به دانشگاه است، ممکن است افراد به اذعان خودشان در رسانهها اعلام کنند که برای توسعه منطقه و شهر سند تدوین کردند، بروید بررسی کنید ببینید چه کسی سند را نوشته است؟
در هیچ کجا دنیا یک مرکز یا مجموعه نمیتواند سند تهیه کند، سند نویسی تکنیک و تاکتیکهای خاصی دارد که این تکنیک و تاکتیک در اختیار دانشگاه است، سند مهمترین اصل است، اگر یک نفر پیدا شود و اعلام کند که ۲ هزار میلیارد تومان برای توسعه استان پول اختصاص داده است آیا مدیران استانی میتوانند بر اساس یک سند راهبردی برنامه ارائه دهند؟ گاها هر نماینده سعی میکند این مبالغ را به سمت حوزه انتخاباتی خود سوق دهد و اولویت استانی خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد. در صورتی یک برنامه بلند مدت هدفمند وجود داشته باشد دیگر نیازی به چانه زنی برای سهم خواهی در تقسیم سرمایه ها نیست. اوج این مسائل در سفرهای استانی روسای محترم جمهور خودنمایی می کند که غالبا تصمیمات غیر علمی گرفته شده و هر گروهی تلاش می کند تا بودجه بیشتری برای طرحهایی که شاید بعضی از آنها یک شبه نیز تهیه شده اند، تخصيص گرفته و مصوب نماید.
به عنوان نمونه، وقتی بحث منطقه آزاد مطرح میشود، اکثر نگاهها فقط به این امر معطوف می شود که ماشینهای پیشرفته با قیمت ارزان در اختیار آنان قرار میگیرد. اگر کسی در این رابطه سوالی را مطرح کند و یا فلسفه ی وجودی آن را زیر سوال ببرد با شدیدترین هجمه ها روبرو خواهد شد. زیرا تا بحال کسی برای مردم بصورت دقیق بایدها و نباید های منطقه آزاد را تبیین ننموده است. آیا کسی بصورت علمی و مطالعه شده در ارتباط با پتانسیل های منطقه آزاد در استان مطلبی ارائه نموده است؟ تمامی این نکات را دانشگاهیان می توانند با کمک رسانه برای مردم عزیز استان بیان نمایند.
راهکار شما برای استفاده بهینهتر از ظرفیت منطقه آزاد چی هست؟
راهکار؛ وقتی ما نیاز سنجی مناسبی نسبت به کشورهای حاشیه دریای خزر داشته باشیم و پتانسیلهای موجود برای تامین نیازمندیها را در استان و منطقه خودمان ایجاد کنیم آن وقت میتوانیم برای توسعه برنامه ریزی کنیم. آیا از منطقه ویژه اقتصادی بندر امیر آباد بخوبی استفاده شده است؟ آیا نظارت دقیق بر عملکرد این منطقه وجود دارد؟ آیا برای احداث جاده دسترسی نظرات سیاسی بر نظریه کارشناسی غالب نشده است؟ و موارد متعدد دیگر. اگر قرار باشد منطقه آزاد نیز با این روش پیاده شود مطمئن باشید جز گرانی زمینهای منطقه و دروازه ای برای واردات بی رویه چیزی عاید استان نخواهد شد.
سوال اساسی این است که بررسی نیاز سنجی دقیق از کشورهای حاشیه دریای خزر به عنوان پتانسیل مناسب برای صادرات توامندی استان برعهده چه کسی هست؟ دانشگاه، کارمندان استانداری، شهرداری و یا سازمانها و ادارات استان. نتایج سفرهای قبلی تعدادی از مسئولا استان به کشورهای حاشیه دریایی خزر را (روسیه) چه شد؟
زمانی که روسیه با اروپا بر سر اوکراین با چالش مواجه شد، آیا ما توانستیم نیازهای روسیه را در بخش کشاورزی تامین کنیم؟
این موضوع نشان میدهد که ما آینده نگر نیستیم و نیازهای کشورهای منطقه را خوب احصا نکرده، برای آن هیچ برنامه بلند مدت و حتی میان مدت نداشته ایم.
در حال حاضر کشور ما محصول نیاز دارد در این زمینه دانشگاه چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
فرهادی: دانشگاه می تواند در کنار تولید کننده قرار گرفته، در روند تولید محصول نقش مشاور علمی توانمند را ایفا نماید. اگرچه با نگاه بلند مدت و تاسیس شرکتهای دانش بنیان، دانشگاه نیز تولید کننده خواهد بود. در بحث کرونا شاهد بودید که دانشگاه با پتانسیل شرکتهای مراکز رشد خود توانست در بازه ی که استان به شدت با کمبود الکل، ماسک، تب سنج و دستگاه سنجش اکسیژن مواجه شد به سرعت نسبت به طراحی و ساخت و تولید افدام نماید. البته در بسیاری از زمینه های دیگر نیز در صورتی که حمایت همه جانبه استان همراه باشد با جود جوانان بسیار با انگیزه و توانمند رسیدن به خودکفایی در بسیار از مسائل امکان پذیر می باشد.
دغدغه مسولین باید توجه به کار آفرین داخلی باشد. اگر این مهم در تمامی مسئولین وجود داشته باشد شاهد توسعه و رشد چشمگیر استان خواهیم بود. نباید تولید کننده برای دریافت زمین در شهرک صنعتی دچار گرفتاریهای متعدد گردد. چگونه خرید و فروش زمینهای شهرک صنعتی که فقط برای تولید در نظر گرفته می شود امکانپذیر است؟ اگر زمینی در اختیار فردی قرار گرفت و به هردلیل نتوانست کاری کند باید در اختیار کارآفرین دیگری قرار گیرد. در بسیاری از شهرکهای صنعتی استان مازندران جاده دسترسی مناسب وجود ندارد، نمونه بارز آن جاده شهرک صنعتی بابلسر است. حتما اصحاب رسانه از این جاده بازدید کنند. مدیران و متولیان بروند و بازدید کنند، چرا وضعیت نامناسب دارد؟ شاید خیلی در نگاه دید مردم قرار نداشته و به قول دوستان قابلیت رای آوری ندارد. این قسمت دردناک ماجراست.
دلیل دعوت بنده به عنوان معاون پژوهشی دانشگاه از رسانهها این است که توانمندیهای دانشگاه را از حوزه رسانهها به گوش مسئولان استان برسانیم. دانشگاه در بیشتر مسائلی که در استان وجود دارد، مشورت دهنده بسیار خوبی برای مسئوولان استانی میتواند باشد، اگر استاد دانشگاه وارد مشورت برای یک موضوعی شود همه دانشجویان تحصیلات تکمیلی را به این سمت هدایت میکند. اين يعني ايجاد يك موج علمي در رابطه با يك موضوع مشخص كه مطمئن باشيد به نتايجي خواهيم رسيد كه هم ايجاد اشتغال مي كندو هم از يك تهديد، فرصت بزرگي را خواهد ساخت
آیا مدلی را دارید که در سایه ارتباط با دانشگاه موفقیتهای را طرف مشورت گیرنده از شما دریافت کرده است؟
فرهادی: مصادیق این امر بسیار است. بسیاری از شرکتهای خصوصی و دولتی ( بالاخص بخش دفاعی) از این امر منتفع شده اند. البته با نگاه ماموریت محوری به موضوع نگاه کردن، فقط توسط بخش دفاعی صورت گرفته که ماحصل این همکاری نتایج بسیار قابل توجهی است که ذکر آنها بدلیل ملاحظات امنییتی امکان پذیر نیست.در سایر سازمانهای دولتی این موضوع دیده نشده است.
اشکال بزرگ ما در کشور این است که مدیریتها دولتی است، مدیریت دولتی یعنی عدم پاسخگوئی به مسئوولیت پذیری. غالبا مدیران با تغییر نهادهای سیاسی تغییر كرده و افراد بر اساس تخصص انتخاب نمي شوند. از اين رو سیستم مدیریتی که قائم به افراد نباشد براي مجموعه طراحي نشده و تصمیمات بصورت سلیقه ای اتخاذ شده که ثبات لازم را برای برنامه ریزی بلند مدت نخواهد داشت. سایر مسائل حاشیه ای هم که جای خود دارد
برای اینکه در استان مازندران هدفمند کار کنیم چه اقداماتی باید انجام شود؟
فرهادی: در درجه اول تهيه سند بالادستي براي توسعه استان بدور از تمامي نگاههاي سياسي و بخشي به منظور جهت دهي به تمامي فعاليتها. در گام دوم تقسيم بندي وظايف مسولان اجرايي در پياده سازي تصميمات و دانشگاهها به عنوان پشتوانه علمي امور. لذا توقع این است فردی که به عنوان استاندار استان معرفی مي شود در مدت زمان حضورش بخشی از ظرفیت دانشگاهها را برای تصمیم سازی استفاده نموده و ماموريت هر كدام را براي يك برنامه درازمدت مشخص نمايد. خروجي اين تعامل مي شود توسعه ي پايدار. این اقدام میشود کار هدفمند. این اتفاق تاکنون در استان مازندران انجام نشده است.
بسیاری از مدیران که در استان مازندران مشغول فعالیت هستند داری مدرک تحصیلی دانشگاهی هستند،چه طور شما آنها را از بدنه دانشگاه جدا میدانید؟
فرهادی: مدیرانی که علیرغم مشغله کاری فراوان در حال تحصیل می باشند( تحصیل این دسته از عزیزان خودش جای بسی سوال است) چگونه می توانند تمام توجه خویش را به برنامهریزی برای رفع مشکلات معطوف نماید؟ آیا کسی که هر روزه در گیر جلسات و مسائل گوناگونی است میتواند زمان لازم برای داشتن یک تحصیل موفق دانشگاهی داشته باشد؟ اصلا امکان پذیرفته شدن در دانشگاهی با تراز علمی مناسب را خواهد داشت؟ مسلماً چنین مدیری نمي تواند مدير موفقي باشد. آيا در كشور قحط الرجال است؟ ما در اين كشور در هر رشته اي كه بخواهيم فارغ التحصيلان بسيار توانمندي داريم كه متاسفانه از آنها استفاده نمي شود و در عوض مديري كه در يك مسئوليت موفق نبوده است ناگهان در جاي ديگري كه به هيچ عنوان تخصص هم ندارد مجددا مدير مي شود. تقريبا در همه ادارات دولتي مديران در حال تحصيل و گرفتن مدارك در دانشگاههايي هستند كه بدون كنكور وارد مي شوند. باقي داستان كه خود گوياست. چنین افرادی که به دور از استانداردهای لازم دانشگاهی کسب مدرک می کنند نمی توانند به جایگاه واقعی دانشگاه و نقش علم در برنامه ریزی صحیح و توسعه پایدار باور داشته باشند. لذا این دسته از مدیران بيشتر بدنبال مسائل خودشان هستند و چندان خود را نيازمند مشورت جامعه علمی متخصص و توانمند ندانسته و گاهی نیز در جایگاه یک صاحب نظر ورزیده ارائه طریق نیز می نمایند. این معضل حال حاضر کشور ماست. حال اگر در این تقسیم بندی ها روابط سیاسی و حزبی نیز برای کسب سمت ها نقش بازی کند كه خود داستان دیگری است و فاجعه اي كه نتيجه آن حل نشدن مشكلات جامعه و زندگي مردم است. گاهي دانشجويان بنده از من سوال مي كنند كه ما هر روز در دانشگاه هستيم و تقريبا تمام وقت خويش را صرف تحقيق مي كنيم و از طريق آزمون هم قبول شده ايم، در دوران تحصيل مشكلات بسياري در راستاي كار علمي خودمان داريم كه همه وقت را مي گيرد چه طور امکان دارد مدیری که صبح تا شب در جلسات متعدد حضور داشته و گاها در ماموريت هاي مختلف نيز شركت مي نمايد و براي ملاقات با ايشان هفته ها هم وقت نمي دهند موفق به کسب مدرك كارشناسي ارشد و دکتری مي شود. بنده به عنوان استاد دانشگاه عرض كردم نمي دانم. لااقل چنين فردي در اين دانشگاه نمي تواند فارغ التحصيل شود مگر نابغه باشد
مازندران با این همه قابلیت چرا نتوانست به جایگاه واقعی خودش برسد؟
فرهادی: عدم برنامه ريزي صحيح سبب شده تا استان نتواند از پتانسيل هاي موجود خود به نحو شايسته استفاده كرده و اين فرصت سوزي نتيجه اش از دست رفتن سرمايه هاي اصلي استان شده است. بگذاريد مثال مشخصي را بيان نمايم. مازندران به عنوان قطب تولید مرکبات چه مقدار محصول تولید میكند؟ آيا اين استان در ارتباط با تمامي كسب و كارهاي مرتبط با اين موضوع برنامه داشته و توانسته از اين پتانسيل استفاده نمايد؟ آيا ما در مقايسه با ساير استانهاي كشور معظل بيكاريمان حل شده است؟ آيا باغدار ما راضي است؟ آيا توانسته ايم براي كشورهاي همسايه برنامه ريزي درست و پايدار براي صادرات محصولات كشاورزي داشته باشيم؟ و سوالات بسياري ديگر كه تقريبا پاسخ اكثر آنها منفي است. ساير توانمنديهاي استان بماند. نداشتن برنامه مشخص علمي قابل اجرا، عدم بروزرساني برنامه هاي موجود، عدم توجه به خواست بازار و مسائل بسيار ديگري كه پاسخ همه ي آنها را مي توان با كمك مراكز علمي به راحتي بدست آورد. ماهيت اين سوالات دانشگاهي است. اين را بنده نمي گويم. امري كاملا اثبات شده در تمامي دنياست و ساير كشورها با توجه به اين موضوع توانسته اند موجبات رفاه مردم خويش را فراهم سازند. متاسفانه تمامي كارها در كشور ما دولتي است. اين يعني بهروري پايين. مسئولان اجرايي كه تصميمات آنها نقش مستقيم در صنعت و كشاورزي استان دارند سياسي عزل و نصب مي شوند، نمي توانند برنامه ريزان موفق و مثمر ثمري داشته باشند. اين موضوع خودش را در ۴۰ سال گذشته نشان داده است. اگرچه تلاشهاي فراواني صورت گرفته ولي جايگاه حال حاضر استان با توجه با توانمنديهاي بسيار بالاي آن قابل توجه نبوده و نيازمند يك بازنگري اساسي با نگاه علمي است.
اگر بخواهيم كشوري رادر ارتباط با اين موضوع نام ببريم كه توانسته از موقعيت جغرافيايي خود بسيار عالي استفاده نمايد، تركيه است. كشور تركيه با بررسي دقيق بازارهاي هدف و توجه به توانمندي خود توانست در سطح منطقه در زمينه توليدات كشاورزي حرف اول را بزند. وقتی که كشور قطر تحریم شد نخستین کشوری که در بازارهای هدف این کشور ورود پیدا کرد، ترکیه بود.
جالبتر اینکه ترکیه این محصولات را با هواپیما به این کشور صادر کرده است. در صوتي كه كشور ما نتوانست با وجود راه هاي ارتباطي بسيار مناسب تربازار اين كشور را در اختيار بگيرد. حتي اگر هم مي توانست ارسال نمايد به سرعت قيمت محصولات كشاورزي در كشور دستخوش نوسانات شديد شده و زندگي مردم را به مخاطره مي انداخت. چرا در كشوري مثل تركيه اين اتفاق رخ نمي دهد. اين يعني برنامه ريزي صحيح توسط مديران توانمند، با سواد و دلسوز.
مشکل ما این است که کار بزرگ را به آدمهای توانمند نسپرده ایم و برعکس کارهای کوچک را دست آدمهای بزرگ دادیم و همین کشور را دچار مشکل میکند. مديري كه شجاعت گفتن نمي دانم را ندارد نمي تواند منشا توسعه و رشد باشد.
شما این همه صحبت کردید آیا مواردی بوده که برای حل مشکل استان مازندران ورود پیدا کردید و با بی مهری مسئوولان اجرائی مواجه شدید؟
فرهادی: حداقل از زماني كه خادم همكاران گرامي در معاونت پیوهش و فناوري هستم به تعدادي از مسئولين استاني و شهرستاني نامه زده و اعلام نموده ام كه دانشگاه آمادگي كامل براي همكاري دارد كه متاسفانه تعدادي از عزيزان حتي پاسخ نامه را هم پس از گذشت ۵ ماه نداده اند. البته مديران پيگير و خوش فكري هم داريم كه انصافا تلاش خوبي داشته و تعامل خوبي با دانشگاه دارند. اين موضوع بصورت يك فرهنگ پذيرفته شده در سطح استان نيست. اگر غير از اين بود مي بايست هر روزه شاهد رفت و آمد مديران استاني در سطح دانشگاه براي تعامل هر چه بيشتر مي بوديم.
نکته پایانی گفت و گو؟
مطالب فوق لزوم بازنگری در رفتار سیستمی میان دانشگاه و صنعت و جامعه اجرائی را تاکید می نماید. در اين راستا نقش برنامه ريزان استان در هدفمند كردن تحقيقات دانشگاهها در راستاي مسائل استان بسيار چشمگير بوده و نيازمند يك عزم ملي و استاني است. از این رو دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در گام دوم انقلاب و با توجه به این نکته به دنبال نقش پررنگ و سازنده در همکاری با کلیه صنایع و مسئولین اجرایی استان است. در این نگاه جدید از تمامی صنایع به منظور شناساندن خود به دانشگاه دعوت نموده تا با برگزاری سخنرانی های تخصصی متناسب با صنعت مورد نظر به بیان مسائل و مشکلات خود پرداخته و ازسوی دیگر مسیر تحقیقات اساتید محترم و دانشجویان گرامی را در راستای حل این مشکلات قرار دهد. دانشگاه نیز به منظور تشویق و ترغیب همکاران گرامی دستورالعملهای مشفقانه را تصویب نموده تا بستر مناسب برای رسیدن به این اهداف محقق گردد. در اینجا از این فرصت استفاده نموده و به عنوان مسئول پژوهشی دانشگاه به تمامی مدیران محترم دستگاههای اجرایی و صاحبان صنایع استان عرض می نمایم این دانشگاه با آغوشی باز پذیرای کلیه عزیزان بوده و آمادگی کامل خویش را برای همکاری موثر در حل مسائل و پیشبرد اهداف آن مجموعه اعلام می نماید. به امید ایران اسلامی سربلند، قدرتمند و جامعه اسلامی که در خور شأن نام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد انشاالله